اظهار ایمان به خدا (قرآن)خداوند در قرآن کریم پیامبر اسلام (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) و مسلمانان را به اظهار ایمان به خدا دعوت کرده است و نمونهای از اظهار ایمان که خدا در قرآن به آن اشاره کرده است اظهار ایمان فرزندان حضرت یعقوب میباشد. ۱ - دعوت به اظهار ایمانخداوند، دعوت کننده محمد (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) به اظهار ایمان خود و مسلمانان به خدا بود: «قل ءامنا بالله... بگو: به خدا ایمان آوردیم ...» «قل هو الرحمـن ءامنا به وعلیه توکلنا... بگو: او خداوند رحمان است، ما به او ایمان آورده و بر او توکل کردهایم ...» قل آمنا بالله و ما انزل علینا، در این جمله به رسول الله (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) دستور میدهد که بر طبق میثاقی که از او و غیر او گرفته شده، رفتار کند، و از جانب خود و همه مؤمنین از امتش بگوید: آمنا بالله و ما انزل علینا...، و این از جمله شواهدی است که شهادت میدهد بر اینکه منظور از میثاق، میثاقی است که از همه انبیاء و امتهای ایشان گرفته شده، که به آن اشاره شد. ۲ - تسلیم خداوند شدندر این آیه خداوند به پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) (و همه پیروان او) دستور میدهد که نسبت به همه تعلیمات انبیاء و پیامبران پیشین، علاوه بر آنچه را پیغمبر اسلام نازل شده ایمان داشته باشند. میفرماید: بگو: ایمان به خدا آوردیم ... . آری ما هیچ فرقی میان آنها از نظر حقانیت قایل نیستیم، همه را به رسمیت میشناسیم، همه رهبران الهی بودهاند و همگی برای هدایت خلق مبعوث شدهاند و ما در برابر فرمان خدا از هر نظر تسلیم هستیم و بنابراین دست تفرقه اندازان را به این وسیله کوتاه میکنیم. عین احترام به همه ادیان الهی برنامه امروز، اسلام است. همانگونه که دانشجویان دوره دکترا در عین احترام به تمام دروسی که در مقاطع مختلف تحصیلی مانند ابتدایی، راهنمایی و دبیرستان و دوره لیسانس خواندهاند تنها درسی را که باید دنبال کنند همان دروس سطح بالای مقطع نهایی خودشان است و پرداختن به غیر از آن جز زیان و خسران چیزی نخواهد داشت و آنها که با تقلید نابجا و تعصب جاهلی و مسائل نژادی و خرافات خود ساخته پشت به این آیین کنند بدون شک گرفتار زیان و خسران خواهند شد و جز تأسف و ندامت از سرمایههای عمر و حیات که بر باد دادهاند نتیجهای نخواهند گرفت. جمعی از مفسران گفتهاند که این آیه درباره دوازده نفر از منافقان نازل شده که اظهار ایمان کرده بودند و سپس مرتد شدند و از مدینه به مکه بازگشتند آیه نازل شد و به آنها اعلام کرد که هر کس جز اسلام را بپذیرد زیانکار است. ۳ - اظهار ایمان فرزندان یعقوبفرزندان یعقوب، اظهار ایمان به خداوند کردند: «ام کنتم شهداء اذ حضر یعقوب الموت اذ قال لبنیه ما تعبدون من بعدی قالوا نعبد الـهک والـه ءابائک... آیا هنگامی که مرگ یعقوب فرا رسید، شما حاضر بودید؟! در آن هنگام که به فرزندان خود گفت: پس از من، چه چیز را میپرستید؟ گفتند: خدای تو، و خدای پدرانت ...» در این آیه گفتگو و سخنی در میان بوده که جمعی از منکران اسلام مطلب نادرستی را به یعقوب پیامبر خدا نسبت میدادند. قرآن برای رد این ادعای بی دلیل میگوید: مگر شما به هنگامی که مرگ یعقوب فرا رسید حاضر بودید، که چنان توصیهای را به فرزندانش کرد (ام کنتم شهداء اذ حضر یعقوب الموت). آری آنچه شما به او نسبت میدهید نبود، آنچه بود این بود که: در آن هنگام از فرزندان خود پرسید، بعد از من چه چیز را میپرستید؟ (اذ قال لبنیه ما تعبدون من بعدی). آنها در پاسخ گفتند: خدای تو و خدای پدرانت ابراهیم و اسماعیل و اسحاق را میپرستیم خداوند یگانه یکتا (قالوا نعبد الهک و اله آبائک ابراهیم و اسماعیل و اسحاق الها واحدا) و ما در برابر فرمان او تسلیم هستیم (و نحن له مسلمون). آری او توصیهای جز به توحید و تسلیم در برابر فرمان حق نکرد که ریشه پذیرش همه برنامههای الهی است. از آیه مورد بحث بر میآید که در وجود یعقوب به هنگام مرگ آثار یک نوع ناراحتی و نگرانی از وضع آینده فرزندانش احساس میشد، سر انجام این نگرانی را به زبان آورده پرسید فرزندانم بعد از من چه چیز را میپرستید؟ مخصوصا گفت: چه چیز، و نگفت: چه کس، را؟ چرا که در محیط زندگی او گروهی بت پرست بودند که در برابر اشیایی سجده میکردند، یعقوب میخواست بداند آیا هیچگونه تمایلی به این آئین در اعماق جان آنها هست؟ اما پس از پاسخ فرزندان آرامش خاطر خود را باز یافت. این نکته نیز قابل توجه است که حضرت اسماعیل پدر یا جد یعقوب نبود، بلکه عموی او بود، در حالی که در آیه مورد بحث کلمه: آباء، جمع اب، به کار رفته، و از اینجا روشن میشود که در لغت عرب گاهی کلمه اب به عمو اطلاق میگردد، و از همین رو میگوئیم اگر این کلمه در مورد آزر در قرآن به کار رفته مانع از آن نیست که آزر عموی ابراهیم باشد نه پدرش. ۴ - پانویس۵ - منبعفرهنگ قرآن، مرکز فرهنگ و معارف قرآن، برگرفته از مقاله «اظهار ایمان به خدا». |